۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

امشب حالم خراب است

امشب باز،
همان دخترک روزهای اردیبهشت شده ام
که دلش چه کودکانه
می گیرد،
برای عروسک هایش
که هرگز سخن نگفتند
و برای تیله هایش
که هیچگاه
طعم کوچه را نچشیدند؛
...
اصلا امشب می خواهم
بجای تمام قهر های نکرده ام
تو را فراموش کنم و
به جرم تمام حرف های نزده ات
دلگیر شوم؛
...
لج می کنم و
به تلافی همه شعر های ناسروده ات
این شعر را نیمه کاره رها ...

امشب حالم خراب است
می فهمی؟!



هیچ نظری موجود نیست: